مارال و آراد کوچولو

طاقتم تموم شده

کنجد جونی مامان دیگه طاقتش تموم شده  الان دو هفته است کنجد کوچولو خیلی لگدای محکمی به شکم مامانی میزنه در واقع اذیت کار شده وروجک خواهرجونی که دیشب میگفت تا شهریور یه سال دیگه مونده   پس کی میخواد داداشم بدنیا بیاد  بابایی نگرانه میگه برو دکتر ببین چرا انقدر تکونای کنجد جونی زیاده ولی خودم میترسم برم  امشب مهمونی نی نی کوچولو دایی دعوتیم (آرین کوچولو)  امروز روز خوبیه من امروز و خیلی دوست دارم از صبح که بیدار شدم شادم شاید بخاطر اینکه از رای دیروزم که دادم راضی ام  ...
25 خرداد 1392
1